۱۳ دی ۱۳۸۵

داستان فایرفاکسی شدن من

مدت زیادی بود که تمام زندگیم ماکروسافت شده بود. روزی دو یا سه بار سایت ماکروسافت رو چک می کردم تا اگر نرم افزار جدیدی ارائه کرده بود بگیرم. خلاصه اینکه تمام فکر و ذهنم ماکروسافت بود و هیچ شرکت یا نرم افزاری نمی توست جای محصولات اون رو توی سیستمم بگیره. همیشه فکر می کردم که این ماکروسافت توی همه زمینه ها حتی گرافیک بهترین هست و با خودم می گفتم آخه مگه می شه که یک شرکت هر چقدر هم که بزرگ باشه بتونه با ماکروسافت مبارزه بکنه. بعضی وقت ها هم این سوال رو از خودم می پرسیدم که شرکت هایی که کارشون ساخت نرم افزار هست به چه امید کار می کنن و اصلا تا حالا چه طور باقی موندن؟

اون موقع ها با اینکه با خط Dialup به اینترنت وصل می شدم ، اما خیلی زیاد دانلود می کردم. همیشه یه دانلود رو شروع می کردم و بعد می رفتم برا خودم می گشتم و بعد از 2 یا 3 ساعت بر می گشتم و از نرم افزار دانلود شده لذت می بردم. فکر کنم بزرگترین فایل دانلودیم 130 تا 140 مگابایت بود و مربوط می شد به یک برنامه گرافیکی. دقیق یادم نیست اسمش چی بود اما زیادهم به کارم نیومد.

چند وقتی بود که آوازه فایرفاکس به گوشم خورده بود و توی بعضی از سایت ها هم تبلیغاتی از اون رو می دیدم. شنیده بودم سرعت و امنیتش بسیار بالا تر از مرورگرهای دیگست. با اینکه حجمش نسبت به چیزهایی که من دانلود می کردم خیلی کم بود اما احساس می کردم دانلودش برام خیلی بی فایده هست. آخه من از Internet Explorer ماکروسافت استفاده می کنم. چطور می شه ازش دل بکنم؟

یک روز مقاله ای درباره فایرفاکس توی یکی از روزنامه ها خوندم. دقیق یادم نیست همشهری بود یا جام جم. به هر حال تصمیم گرفتم دانلودش کنم. فکر کنم سال 2004 بود و نسخه 0.9 تازه اومده بود. بعد از تموم شدن دانلود نصبش کردم و کلی با بی ذوقی بازش کردم. باور کنید من اون موقع نمی دونستم که فایر فاکس قابلیت این رو داره که می تونه شکل ظاهریش رو با تم عوض کرد؛ والا هرگز باخودم نمی گفتم : "وای خدای من. چه گرافیک مسخره ای داره. چقدر سادست. اصلا ازش استفاده نمی کنم. ولی پاکشم نمی کنم. به هرحال بودن یه چیز بهتر از نبودنش هست. "

واقعا یادم نیست که هنگام نصب در مورد اینکه فایرفاکس گزینه پیش فرض برای باز کردن فایل های HTML بشه سوالی پرسیده شده بود یا نه. اما وقتی دیدم که این اتفاق افتاده خیلی عصبانی شدم و به سرعت اونو پاک کردم و با خودم گفتم : "بعضی وقت ها هم نبودن یه چیز بهتر از بودنشه."

از اون روز چند ماهی گذشت. چند روزی بود که سیستمم کلا قاطی کرده بود و بیشتر قاطی کردن به Internet Explorer مربوط می شد. نمی دونم مشکلش چی بود اما بعد از کلی راه که تست کردم فرمت کردن هارد گزینه آخری بود که به ذهنم اومد. اما کی حال فرمت کردن داره. خیلی کلافه شده بودم. یه فکر جالب به سرم زد : "فعلا این ... . ای خدا اسمش چی بود. آهان فایرفاکس رو نصب کنم و به کارم برسم. بعد سر فرصت هارد رو فرمت می کنم." خلاصه آخرین نسخه اون زمان که فکر کنم 1.5 بود رو دانلود کردیم برای نصب.

نصب کردن همانا و دلبستگی همان. چه سرعتی!! چقدر سریع. مگه می شه؟ چرا پس Internet Explorer اینجوری نبود؟ بعد از چند دقیقه کار کردن و گشتن توی منوها با قسمت Themes آشنا شدم و به قسمتی از سایت موزیلا که برای دانلود تم بود رفتم. فرداش هم به Extensions آشنا شدم و همون روز اول کلی Extension نصب کردم. همه کار می شد کرد. با نهایت سرعت و با کمال اطمینان.

اولین نتیجه ای که می شه گرفت اینه که همین الان شما آخرین نسخه از فایرفاکس رو از اینجا دانلود کنید و از سرعت ، امکانات و امنیت و... این نرم افزار لذت ببرید. دومیش هم اینه که هیج وقت زود نباید قضاوت کرد.

سومین نتیجه ای هم که می شه گرفت و فکر می کنم از همه مهمتر باشه اینه که سخت ترین شکست رو وقتی می خوریم که فکر کنیم حریفمون از ما قوی تر هست و هیچ وقت شکست نمی خوره. و بزرگترین پیروزی رو وقتی بدست می یاریم که ابتکار عمل و خلاقیت رو داشته باشیم ، نه قدرت رو.

منم سعی می کنم هر از چند گاهی درمورد Extension مفید یه چیزایی بنویسم و امید وارم شمت هم همین الان به جمع فایرفاکسی ها بپیوندید.

هیچ نظری موجود نیست: